تبلیغات در ترفندستان
مشاهده RSS Feed

搴 웃سنگ فرش웃 搴





اینجا اینقد مینویسم تا...

طالقان:دی

به این مطلب امتیاز بدهید
سلامی چو بوی خوش طالقان / دگر عضوها را نماند قرار

یه راست میریم سر موضوع که همون طالقانه!
آقا بعد از عمری (عمری=1ماه پیش:دی) هفته پیش با بچه ها بودیم که یهو گفتن تو این ایام شمال لام(14-15خرداد) گفتن که پاشیم بریم چالوس
ماهم گفتیم خب چه کاریه تو شولوغیا بریم صبر میکنیم هفته بعد بریم!
امروز همون هفته بعد بود مثلا:دی

هیچی دیگه تصمیم گرفتیم بریم چالوس که چندنفر گفتن ما کار داریم و فلان و ....(ناپایه بازی)
این شد که یهو تصمیم عوض شد و از چالوس به طالقان تغییر هدف دادیم
3تا ماشین بودیم11نفر 1ماشین رانندش خرکی رانندگی میکرد منم که عاشق هیجان سری پریدم تو همین ماشین
حرکت کردیم و تو راه اتفاق خاصی نیوفتاد جز اینکه یکی دوبار فقط نزدیک بود بیوفتیم پایین:دی
رسیدیم به طالقان و بعد از اون رفتیم به سمت کرکبود تا جایی که ماشین رو بود با ماشین رفتیم(عکس اول)
رسیدیم به یکی از قسمتایی که زیاد حال نمیکنم اونم بردن وسایلا تا مقصد اتراق/اطراق:دی(عکس شماره 4نمایی از بالای مقصد مورد نظر)

اونم به هر زحمتی بود بردیم ولی متاسفانه چون من اطلاعی ازین سفر نداشتم یه کفش صاف پوشیدم و یه لحظه پام لیز خورد و پای چپ ما منهدم شد ولی بازم رفتیم
خلاصه رسیدیم و رسیدیم کاشکی نمیرسیدیم:دی
(عکس 2 آبشار کرکبود)

بساطو پهن کردیم و سریعععععع مشغول کارگذاری دوست خوبمون ذغال شدیم

ازونجایی که بجای آتش زا الکل برده بودیم به هزار زحمت زغال و گداختیم و جوجه هارو سیخ کشیدیم و گذاشتیم رو منقل:دی
دیگه خودتون میتونید حدس بزنید بعدش چیکار کردیم قلیون قلیون قلیون و بازهم قلیون:دی(4تا قلیون بود 3تا 2سیب یه نارگیل )
که بنده سعی کردم هیچکدوم ازونا رو بی نصیب نذارم:دی(کل عکس ها که برای شما قابل مشاهده نیست )

جوجه ها آماده شد و مشغول استعمال اونا شدیم دوغ و نوشابه هم که بود:دی

اونا رو که خوردیم چیکار کردیم؟؟هرکی چیزی غیر از قلیون به ذهنش خطور کرد باخته:دی

بعله یه سری دیگه هم چاق کردیم(البته اونی که من چاق میکنم کشیدن داره )و شد ساعت 6
حرکت کردیم به سمت ماشینا

یه نکته بگم: یه سری آدما هستن که دستشون و میگیری که ببریشون بالا بعد که میان باهات بالا حُلت نمیدن ولی سرشون و مث گاو میندان پایین!! اینا فک کنم یه خورده خطرناکن مواظب باشید!!!

رسیدیم به ماشینا و باز من همون ماشین و انتخاب کردم
رفتیم وسط همون جاده پیچ در پیچ متوجه شدیم ماشین پنچره
پیاده شدیم برا پنچر گیری همونجا هم تز دادیم گفتیم یه موزیکی پخش شه یه تکونی بدیم
ما هی یه تکون که میدادیم یه ماشین میومد شرو میکردیم به سینه زدن:دی

خلاصه پنچر گیری هم تموم شد و ادامه راه و رفتیم
+تاحالا شده با ماشین ک میرید و یکی(عابرپیاده)هم داره از روبرو میاد یهو برای اینکه بترسونیدش برید سمتش دوباره برگردید؟

آقا یه ماشین راهنمایی رانندگی به همراه یه افسر واستاده بود رفیق ماهم همین کار بالا رو کرد افسره هم تابلوشو دار آورد هی میگفت برو اونور منم مرده بودم از خنده

ازین مانع هم گذشتیم و رفتیم نزدیکای تهران بودیم که دیدیم یه ماشین پراید با راننده زن داره به طرز فجیعانه ای لایی کشان میره
نگاش کردم گفتم چرا اینجوری میری هیچی نگفت دیدم اینجوری فایده نداره به راننده(میلاد ) گفتم کارت شناسایی چیزی داری تو کیف باشه؟
گفت آره
ازش گرفتم گفتم برو سمت چپ این پرایده!گفت چرا؟گفتم برو خودت میفهمی الان

رفت سمت راستش منم کارت در آوردم گفتم " سمیر هستم از پلیس بزرگراه بزن بغل"
گفت متوجه نشدم چی میگی
دوباره جمله بالا رو گفتم
گفت برا چی بزنم کنار؟گفتم سرعت غیر مجاز حرکت مارپیچ و سبقت غیر مجاز ! سریع بزن بغل اولین پلیس راه ماشینتون و میخوابونیم
یارو زرد شده بود

بعد حالا خبر نداشته که ماشین عقبی هم رفیقامونن رفته به اونا گفته اینا پلیسن آروم برید
منم قرار نبود خندم بگیره(معمولا خیلی جدی رفتار میکنم:دی) یهو خندم گرفت و زنه هم دید و خندید و فهمید که سرکار بوده:دی

بعد دوباره اومد گفتم مگه بهت نگفتم بزن کنار اونم نه گذاشت نه برداشت گفت برو دبگه بووووووقه بووووووقه بووووووق !
مجدد من وسط ماشین پهن شده بودم و به مسیر ادامه دادیم تا به مقصد رسیدیم

راستی به دلیل اینکه تو همه عکسای غیر منظره ای به نوعی صحنه های خشن یا غیر اخلاقـی وجود داشت از گذاشتنش معذور شدم

این بلاگ نکته نداشت جز اینکه از کفش مناسب استفاده کنید!!
تصاوير کوچک فايل پيوست تصاوير کوچک فايل پيوست 2013-06-09-11-05-26-jpg   2013-06-09-11-01-49-jpg   2013-06-09-10-46-22-jpg   2013-06-09-10-42-25-jpg  
دسته بندی ها
دسته بندی نشده

نظرات

  1. mohsen3672 آواتار ها
    اول اینجا نوبت بگیرم تا بعد که درست حسابی بخونم نظر بدم:دی
    خوندمش(مرد حسابی نسخه اصلش چی شد پس:دی)
    بی اغراق/ با اغراق:دی مثل همیشه عالوی عالو بود، این قلیونو من حتما باید زیارت کنم ! حالا دلیلش بماند!!!
    در اینجا جا داره از مسئولین هم یه تشکر بکنم ، همینجوری بی دلیل
    بعد هم اینکه مام طالقان رفتیم:دی ولی هوا سرد بود ناهارو گوله خوردیم در رفتیم
    یه پیشنهاد هم دارم
    1 پسندیدن
    پسندیدن foofool
    ویرایش‌شده June 10th, 2013 در 00:28 توسط mohsen3672 (فقط در حضور وکیلم حرف میزنم)
  2. Dr.FATAL آواتار ها
    نسخه اصلی مربوط به یه داستان دیگه بود که فعلا منتفیه:دی
    گفتی قلیون اینو یادم رفت بگم:تنگ یکی از قلیونا چوبی بود شبیه کدو تمبل ساخته شده بود آبش دیده نمیشد دردسر داشتیم باهاش
    طالقان من تاحالا نرفته بودم جالب بود خوشمان آمد:دی
    پیشنهادتون رو بفرمایید به گوش مسئولین میرسونیم حتما
    2 پسندیدن
  3. mohsen3672 آواتار ها
    نسخه اصلی مربوط به یه داستان دیگه بود که فعلا منتفیه:دی
    پیشنهادم منتفی شد:دی
    کنار سد طالقان نرفتید؟!!!
    تنگ یکی از قلیونا چوبی بود شبیه کدو تمبل ساخته شده بود آبش دیده نمیشد دردسر داشتیم باهاش
    اخه چرا؟!
    1 پسندیدن
    پسندیدن foofool
  4. Mansour07 آواتار ها
    بعد حالا خبر نداشته که ماشین عقبی هم رفیقامونن رفته به اونا گفته اینا پلیسن آروم برید
    دمش گرم
    این بلاگ نکته نداشت جز اینکه از کفش مناسب استفاده کنید!!
    آقا اجازه ، میشه دمپایی ابری استفاده کنیم ؟
    2 پسندیدن
  5. Milad آواتار ها
    خخییلی طولانی
    1 پسندیدن
    پسندیدن foofool
  6. Dr.FATAL آواتار ها
    کنار سد طالقان نرفتید؟!!!
    والا اونجایی که رفتیم بعد از سد طالقان بود ما از تو ماشین براش دست تکون دادیم دیگه وقت نشد ازنزدیک بریم دست بوسی:دی
    آقا اجازه ، میشه دمپایی ابری استفاده کنیم ؟

    دمپایی ابری رو میتونید برای توالت یا حموم استفاده کنید
    خخییلی طولانی
    خیلی بوووووق
    3 پسندیدن
  7. N sadra آواتار ها
    میپسندم واسه من کار نمیکنه :دی
    میپسندم
    اونا که بالای جوجه ان چین ؟:دی چرا سانسورشون کردی
    1 پسندیدن
    پسندیدن ramona97
  8. Dr.FATAL آواتار ها
    اونا که بالای جوجه ان چین ؟:دی چرا سانسورشون کردی
    نه دیگه چیزی سانسور نشده که اون بادبزنمونه مثلا درحال باد زدن بود که اونشکلی افتاد
    0 پسندیدن
  9. nima75 آواتار ها
    آقا یه ماشین راهنمایی رانندگی به همراه یه افسر واستاده بود رفیق ماهم همین کار بالا رو کرد افسره هم تابلوشو دار آورد هی میگفت برو اونور منم مرده بودم از خنده

    3تا ماشین بودیم11نفر 1ماشین رانندش خرکی رانندگی میکرد منم که عاشق هیجان سری پریدم تو همین ماشین
    ببخشید سوالی پیش اومد برام ، این ماشین مذکور ، کمربست و چیزش رو هم داشت :دی
    حرکت کردیم و تو راه اتفاق خاصی نیوفتاد جز اینکه یکی دوبار فقط نزدیک بود بیوفتیم پایین:دی
    نیافتادین ! :دی
    1 پسندیدن
    پسندیدن ramona97
  10. Dr.FATAL آواتار ها
    ببخشید سوالی پیش اومد برام ، این ماشین مذکور ، کمربست و چیزش رو هم داشت :دی
    والا کمربست و که همه بنده بودیم :دی ولی چیزش رو نمیدونم داشت یا نه
    نیافتادین ! :دی
    متاسفانه خیر:دی
    1 پسندیدن
    پسندیدن nima75
  11. nima75 آواتار ها
    ببخشید دکتر موشت کو ؟! فروختیش ؟!؟ من خریدار بودما
    چند فروختیش ، عی بابا
    1 پسندیدن
    پسندیدن ramona97
  12. Dr.FATAL آواتار ها
    ببخشید دکتر موشت کو ؟! فروختیش ؟!؟ من خریدار بودما
    چند فروختیش ، عی بابا
    خواهش میکنم اتفاقا سوال خوبی بود:دی
    رفقا فروشی نیستن آقا اینو 1000بار گفتم
    0 پسندیدن
  13. nima75 آواتار ها
    پس کوش ؟! دلم براش تنگ شده ، تازه اول آشناییمون بود :دی
    میپسندم واسه من کار نمیکنه
    میخوای من به جای شما بپسندم ؟!پسندیدم
    خب ، دوستان حالا یکی بیاد به جای من بپسنده :دی
    0 پسندیدن
    ویرایش‌شده June 11th, 2013 در 13:30 توسط nima75
  14. Dr.FATAL آواتار ها
    پس کوش ؟! دلم براش تنگ شده ، تازه اول آشناییمون بود :دی
    رفته انتراک بعد از امتحان:دی
    اول آشناییتون یادم میاد یادم مییااااد//گفتی بهش دوسش داری خیلی زیاد خیلی زیاد

    خب ، دوستان حالا یکی بیاد به جای من بپسنده :دی
    من بجای همه اونایی که دوست داشتن بپسندند ولی نتونستن میپسندم
    1 پسندیدن
    پسندیدن nima75