طالقان:دی
توسط
در تاریخ June 9th, 2013 در ساعت 23:35 (1069 نمایش)
سلامی چو بوی خوش طالقان / دگر عضوها را نماند قرار
یه راست میریم سر موضوع که همون طالقانه!
آقا بعد از عمری (عمری=1ماه پیش:دی) هفته پیش با بچه ها بودیم که یهو گفتن تو این ایام شمال لام(14-15خرداد) گفتن که پاشیم بریم چالوس
ماهم گفتیم خب چه کاریه تو شولوغیا بریم صبر میکنیم هفته بعد بریم!
امروز همون هفته بعد بود مثلا:دی
هیچی دیگه تصمیم گرفتیم بریم چالوس که چندنفر گفتن ما کار داریم و فلان و ....(ناپایه بازی)
این شد که یهو تصمیم عوض شد و از چالوس به طالقان تغییر هدف دادیم
3تا ماشین بودیم11نفر 1ماشین رانندش خرکی رانندگی میکرد منم که عاشق هیجان سری پریدم تو همین ماشین
حرکت کردیم و تو راه اتفاق خاصی نیوفتاد جز اینکه یکی دوبار فقط نزدیک بود بیوفتیم پایین:دی
رسیدیم به طالقان و بعد از اون رفتیم به سمت کرکبود تا جایی که ماشین رو بود با ماشین رفتیم(عکس اول)
رسیدیم به یکی از قسمتایی که زیاد حال نمیکنم اونم بردن وسایلا تا مقصد اتراق/اطراق:دی(عکس شماره 4نمایی از بالای مقصد مورد نظر)
اونم به هر زحمتی بود بردیم ولی متاسفانه چون من اطلاعی ازین سفر نداشتم یه کفش صاف پوشیدم و یه لحظه پام لیز خورد و پای چپ ما منهدم شد ولی بازم رفتیم
خلاصه رسیدیم و رسیدیم کاشکی نمیرسیدیم:دی
(عکس 2 آبشار کرکبود)
بساطو پهن کردیم و سریعععععع مشغول کارگذاری دوست خوبمون ذغالشدیم
ازونجایی که بجای آتش زا الکل برده بودیم به هزار زحمت زغال و گداختیم و جوجه هارو سیخ کشیدیم و گذاشتیم رو منقل:دی
دیگه خودتون میتونید حدس بزنید بعدش چیکار کردیم قلیون قلیون قلیون و بازهم قلیون:دی(4تا قلیون بود 3تا 2سیب یه نارگیل )
که بنده سعی کردم هیچکدوم ازونا رو بی نصیب نذارم:دی(کل عکس ها که برای شما قابل مشاهده نیست)
جوجه ها آماده شد و مشغول استعمال اونا شدیم دوغ و نوشابه هم که بود:دی
اونا رو که خوردیم چیکار کردیم؟؟هرکی چیزی غیر از قلیون به ذهنش خطور کرد باخته:دی
بعله یه سری دیگه هم چاق کردیم(البته اونی که من چاق میکنم کشیدن داره)و شد ساعت 6
حرکت کردیم به سمت ماشینا
یه نکته بگم: یه سری آدما هستن که دستشون و میگیری که ببریشون بالا بعد که میان باهات بالا حُلت نمیدن ولی سرشون و مث گاو میندان پایین!! اینا فک کنم یه خورده خطرناکن مواظب باشید!!!
رسیدیم به ماشینا و باز من همون ماشین و انتخاب کردم
رفتیم وسط همون جاده پیچ در پیچ متوجه شدیم ماشین پنچره
پیاده شدیم برا پنچر گیری همونجا هم تز دادیم گفتیم یه موزیکی پخش شه یه تکونی بدیم
ما هی یه تکون که میدادیم یه ماشین میومد شرو میکردیم به سینه زدن:دی
خلاصه پنچر گیری هم تموم شد و ادامه راه و رفتیم
+تاحالا شده با ماشین ک میرید و یکی(عابرپیاده)هم داره از روبرو میاد یهو برای اینکه بترسونیدش برید سمتش دوباره برگردید؟
آقا یه ماشین راهنمایی رانندگی به همراه یه افسر واستاده بود رفیق ماهم همین کار بالا رو کرد افسره هم تابلوشو دار آورد هی میگفت برو اونور منم مرده بودم از خنده
ازین مانع هم گذشتیم و رفتیم نزدیکای تهران بودیم که دیدیم یه ماشین پراید با راننده زن داره به طرز فجیعانه ای لایی کشان میره
نگاش کردم گفتم چرا اینجوری میری هیچی نگفت دیدم اینجوری فایده نداره به راننده(میلاد ) گفتم کارت شناسایی چیزی داری تو کیف باشه؟
گفت آره
ازش گرفتم گفتم برو سمت چپ این پرایده!گفت چرا؟گفتم برو خودت میفهمی الان
رفت سمت راستش منم کارت در آوردم گفتم " سمیر هستم از پلیس بزرگراه بزن بغل"
گفت متوجه نشدم چی میگی
دوباره جمله بالا رو گفتم
گفت برا چی بزنم کنار؟گفتم سرعت غیر مجاز حرکت مارپیچ و سبقت غیر مجاز ! سریع بزن بغل اولین پلیس راه ماشینتون و میخوابونیم
یارو زرد شده بود
بعد حالا خبر نداشته که ماشین عقبی هم رفیقامونن رفته به اونا گفته اینا پلیسن آروم برید
منم قرار نبود خندم بگیره(معمولا خیلی جدی رفتار میکنم:دی) یهو خندم گرفت و زنه هم دید و خندید و فهمید که سرکار بوده:دی
بعد دوباره اومد گفتم مگه بهت نگفتم بزن کنار اونم نه گذاشت نه برداشت گفت برو دبگه بووووووقه بووووووقه بووووووق !
مجدد من وسط ماشین پهن شده بودم و به مسیر ادامه دادیم تا به مقصد رسیدیم
راستی به دلیل اینکه تو همه عکسای غیر منظره ای به نوعی صحنه های خشن یا غیر اخلاقـی وجود داشت از گذاشتنش معذور شدم
این بلاگ نکته نداشت جز اینکه از کفش مناسب استفاده کنید!!12 پسندیدن