f_star

امان از این همسایه های بی ملاحضه
ما که دیگه خسته شدیم .

0 پسندیدن

خدارو شكر كن خودت نلرزيدي توهمي

0 پسندیدن

سر ظهر بود که نشسته بودم جلو کامپیوتر ومشغول بودم

مشغول چه کاری بودید ؟

0 پسندیدن

خدارو شكر كن خودت نلرزيدي توهمي

خودمم لرزیدم که فک کردم شدت بالا بود

0 پسندیدن

مشغول چه کاری بودید ؟

تونت بودم یادم نیست چی کار می کردم

امان از این همسایه های بی ملاحضه
ما که دیگه خسته شدیم .

جالب اینجاست بعدش هیچ صدایی نمیومد انگار کسی بالا نبود

0 پسندیدن

تونت بودم یادم نیست چی کار می کردم

خب همین دیگه ،یواشی چیکار می کردی که با یه صدا دویدی؟ هــان!
حقیقت راه نجاته بگو خودتو خلاص کن

0 پسندیدن

فکر نمیکنید این یک اخطار هست برای عذرخواهی از کسی که آزارش دادید و این گناه شما رو به شدن از آخرت و مرگ میترسونه.

0 پسندیدن

جون به جونت کنن ، جون دوستی.....
تهرون زلزله اومد من به جای اینکه مثل بقیه فرار کنم دوربین گوشیم رو روشن کردم و مشغول فیلم برداری از لوستر شدم.......!!!!!

0 پسندیدن

فکر نمیکنید این یک اخطار هست برای عذرخواهی از کسی که آزارش دادید و این گناه شما رو به شدن از آخرت و مرگ میترسونه.

0 پسندیدن

نه عزیز توهم نیست یه چی مثه حس ه این حالت ممکنه واس هر کی پیش بیاد یا همون اون همسایه بالایی باعث شد
شاید این زلزله اخیر که اومد اون حس ناخواسته حالا هرچی بود تو شما تقویت شده

0 پسندیدن

ممکنه لرزش کیستون بوده:دی

0 پسندیدن

این عصای من دست شما چیکار میکنه؟

0 پسندیدن

جون به جونت کنن ، جون دوستی.....
تهرون زلزله اومد من به جای اینکه مثل بقیه فرار کنم دوربین گوشیم رو روشن کردم و مشغول فیلم برداری از لوستر شدم.......!!!!!

ما سر زنگ دفاعی بودیم ولی انگار نه انگار. مثلا تو این کتاب لعنتی کلی در مورد زلزله خونده بودیم که باید چیکار کنیم ولی حتی معلم هم عکس العمل نشون نداد.

0 پسندیدن

عمو بهزاد میدونی من زلزله اومد چی کار کردم
چون قبلا تجربه زلزله رو داشتم میدونستم خطا شلوغه تا خونه ارزید من تلفن رو برداشتم زنگ زدم مادر بزرکم که مشهده کفتم اینجا زلزله شده نگران نباش همه خوبین خطا هم شلوغه
وسط حرف که بودم زلزله تموم شد
ولی جات خالی طبقه 12 بودیم حسابی لزریدیم
البته خوب کاری کردم چون بعد ازون تلفن ها تا چند ساعت مشعول بود و نمیشد جایی رو گرفت و این مادر بزرک ما به همه خبر داد
=======
ولی منم فکر میکنم که یه کاری میکردی مثل فنر پریدی

0 پسندیدن

خب همین دیگه ،یواشی چیکار می کردی که با یه صدا دویدی؟ هــان!
حقیقت راه نجاته بگو خودتو خلاص کن

به جان خودم من بچه خوبی هستم کاری نمیکردم:دی
فقط فک کنم عکسای بازیگر مورد علاقه خودمو دانلود می کردم

فکر نمیکنید این یک اخطار هست برای عذرخواهی از کسی که آزارش دادید و این گناه شما رو به شدن از آخرت و مرگ میترسونه.

من کسی رو ناراحت نمی کنم اگه هم ناراحت کنم سریع معذرت می خوام

نه عزیز توهم نیست یه چی مثه حس ه این حالت ممکنه واس هر کی پیش بیاد یا همون اون همسایه بالایی باعث شد
شاید این زلزله اخیر که اومد اون حس ناخواسته حالا هرچی بود تو شما تقویت شده

فک کنم چون اون سری باور نکردم زلزله بود این سری با خودم گفتم که این دیگه زلزله هست

این عصای من دست شما چیکار میکنه؟

احتمال زیاد کش رفته:دی

0 پسندیدن

جون به جونت کنن ، جون دوستی.....
تهرون زلزله اومد من به جای اینکه مثل بقیه فرار کنم دوربین گوشیم رو روشن کردم و مشغول فیلم برداری از لوستر شدم.......!!!!!
ما سر زنگ دفاعی بودیم ولی انگار نه انگار. مثلا تو این کتاب لعنتی کلی در مورد زلزله خونده بودیم که باید چیکار کنیم ولی حتی معلم هم عکس العمل نشون نداد.
عمو بهزاد میدونی من زلزله اومد چی کار کردم
چون قبلا تجربه زلزله رو داشتم میدونستم خطا شلوغه تا خونه ارزید من تلفن رو برداشتم زنگ زدم مادر بزرکم که مشهده کفتم اینجا زلزله شده نگران نباش همه خوبین خطا هم شلوغه
وسط حرف که بودم زلزله تموم شد
ولی جات خالی طبقه 12 بودیم حسابی لزریدیم
البته خوب کاری کردم چون بعد ازون تلفن ها تا چند ساعت مشعول بود و نمیشد جایی رو گرفت و این مادر بزرک ما به همه خبر داد

اینارو ،فکر کردید اونموقع من سکته کامل زدم:دی
اونموقع هم پشت کامپیوتر بودم از جامم تکون نخوردم هی هرچی مامانم می گه زلزله من میگم چرا توهم می زنی زلزله کجا بود همسایه بالایی هست خودم صدای افتادن یه چیزی رو از دستش شنیدم (همسایه بیچاره جیکشم در نمیاد به نظرم هیزم تری به من فروخته) تا موقعی هم که اخبار نگه زلزله اومده حرف کسی رو باور نکردم

ولی منم فکر میکنم که یه کاری میکردی مثل فنر پریدی

والا کسی خونه نبود از چیزی بترسم تازه من بچه خوفیم کار بدی نمی کنم:دی

0 پسندیدن

حالا اینجا گفتی ما آشنا بودیم نخندیدیم، ولی جای دیگه نگو که بهت می خندن به 2 دلیل

0 پسندیدن

خب آن دو دلیل چیه؟؟

0 پسندیدن

من برات مي گم
اول دليل 1
دوم دليل 2

به همين سادگي... :دي

0 پسندیدن

ما سر زنگ دفاعی بودیم ولی انگار نه انگار. مثلا تو این کتاب لعنتی کلی در مورد زلزله خونده بودیم که باید چیکار کنیم ولی حتی معلم هم عکس العمل نشون نداد.

ما هم طبقه دوم (حکمت) هستیم سر زنگ دین و زندگی (آقای خسروی) همه ریختیم تو خیابون(از روی مسخره بازی) بعد که همه جمع شدیم تو کلاس حالا هی بگر دنبال معلم....

0 پسندیدن

امان از این زندگیهای اپارتمانی خدا کنه یه روزی بیاد که مجبور نباشیم همه تو یه مجتمع زندگی کنیم و بتونیم خونه ویلایی داشته باشیم البته من تو خونه ویلایی زندگی میکنم الانم توتهامون رسیده جای همتون خالی

0 پسندیدن