اندرز
توسط
در تاریخ October 21st, 2013 در ساعت 11:39 (559 نمایش)
http://mihanstar.com/wp-content/uploads/2011/07/281.jpg
چه زیباست همچو امواج خروشان
سر سجده ، بر ساحل نهادن
مثال باد در صحرا وزیدن
کسی جز خالقِ عالم ندیدن
چه زیباست ، اندر وقت شدّت
مثال کوه ،در مکان خویش ماندن
چه زیباست در عشق و نیایش
به خاک بندگی ، سر برنهادن
چه زیباست در وقت بی نیازی
به دست افتادگان،دست دادن
چه زیباست ان دم که باران
دل دشت و کویر، آب دادن
========
تورا خواهم دهم پندی، هوشیار
برو ،و از درونت پرده بردار
چو خواهی واصل افلاک گردی
تو باید از منیت رسته گردی
بگیری دل از این من و از این ما
شوی ساکن میان دشت دلها
به اواز خدایت گوش فرما
همان که در دلت گردد هویدا
بده جان و دلت را از برایش
بکن خود رو دو صد کشته به راهش
بِدَرکن جامه فخر از تن خویش
گذر از جان برایش همچو درویش
که قابل گردی و محرم شوی تو
چو محرم گشتی، اندر دَر شوی تو
شود باهِر برایت اشکارا
هر انچه بوده است پنهان، خدایا
همان دم عالمت چون خار گردد
منیت از دلت اعدام گردد
شوی آن دم تو همسان ملائک
بسی بیش و بسی بیش از خلائق
به پیش قدسیان دمساز گردی
برای خستگان چون ساز گردی
منیت از تن چون رخت گیرد
خدایت همچنان دستت بگیرد
سروده مهدی
29 مهر 1392
11:30با نظرات خودتون بنده رو در سرودن ابیات بعدی یاری فرمایید
یا حق20 پسندیدن