مطالب بدون دسته بندی
موسی مندلسون، پدر بزرگ آهنگساز شهیر آلمانی انسانی زشت و عجیب الخلقه بود. قدّی بسیار کوتاه و قوزی بد شکل بر پشت داشت. موسی روزی در هامبورگ با تاجری آشنا شد که دختری بسیار زیبا و دوست داشتنی به نام فرمتژه داشت. موسی در کمال ناامیدی، عاشق آن دختر شد، ولی فرمتژه از ظاهر و هیکل از شکل ...
عشق ناکام ماجرای این داستان کاملا واقعیه و درسال 80 اتفاق افتاده منتهی اسامی رو تغییرداده شده.این ماجرای واقعی یک عشق است که بدلیل کم توجهی و تعیین معیارهای غلط باپیشمانی همراه شد.ماجرایی که شاید هیچ وقت از ذهن بازیگران آن پاک نشود…درادامه این مطلب داستان این ماجرا اینگونه شرح داده میشود که : اصلا حوصله نداشتم ازتختخواب بیرون بیام مادرم ازآشپزخونه هی داد میزد فرخنده فرخنده ...
روی دلای آدما هرگز حسابی وا نکن از در نشد از پنجره، زوری خودت رو جا نکن آدمکای شهر ما، بازیگرایی قابلن وقتش بشه یواشکی رو قلب هم پا می ذارن تو قتلگاه آرزو عاشق کشی زرنگیه شیطونک مغزای ما دلداده دورنگیه دلخوشی های الکی، وعده های دروغکی ...
متن اهنگ "قلب من شکسته" از album: "Evanescence" 2011 کلی باهاش حال میکنم I will wander 'til the end of time, torn away from you. I pulled away to face the pain. I close my eyes and drift away. Over the fear that I will never find A way to heal my soul. And I will wander 'til the end of time Torn away from you. My heart is broken Sweet sleep, my dark angel Deliver us from sorrow's hold ...
مرد کشاورزی یک زن نق نقو داشت که از صبح تا نصف شب در مورد چیزی شکایت میکرد. تنها زمان آسایش مرد زمانی بود که با قاطر پیرش در مزرعه شخم میزد. یک روز، وقتی که همسرش برایش ناهار آورد، کشاورز قاطر پیر را به زیر سایه ای راند و شروع به خوردن ناهار خود کرد. بلافاصله همسر نق نقو ...
اگه میخواى یكــــــیو از دست بــدى. . . . فقط كــافـیـه دوســـــــــــتـش داشـته باشـى .... هــــــــــــــــــمـیـن كـــــــــافـیـه .. .. .. !!!!!!!! بعضی از اشیا حس دارند ... گریه می کنند ... مثل بالش من ... هر شب غرق اشک است !! وداع ...
در زمان های قدیم یک دختر از روی اسب می افتد و باسنش (لگنش) از جایش درمیرود. پدر دختر هر حکیمی را به نزد دخترش میبرد، اما دختر اجازه نمیدهد کسی دست به باسنش بزند و هر چه به دختر میگویند حکیم بخاطر شغل و طبابتی که میکند محرم بیمارش است، اما دختر زیر بار نمی رود و نمیگذارد ...
درود به دوستای گلم امید دارم احوالتون همیشه با شادمانی و سلامتی همراه باشه این عید بزرگ رو به طرفدارای حضرتش تبریک عرض میکنم یه بهانه ای شد بیایم یه مطلب تازه بدیم و با دوستای گلمون دیدار کنیم شاد باشید
ویرایششده July 6th, 2012 در 01:25 توسط chio
فردا روز بابا هاست باباهایی که همیشه زحمت میکشن تا بچه هاشون برای خودشون کسی بشن باباهایی که همیشه ساکت تر از مامانا هستن ولی درونشون اتشفشان نگرانیه باباهایی که بعضی وقتا برای اینکه دلبندشون به راه بد نره میزنن تو گوشمون ولی قلبشون در اندرونشون میپکه ...
مثل همیشه درود هر قصه پایانی داره خوبیش اینه قصه من هنوز تموم نشده ولی با کمال تاسف کمرنگ شده برای همین رسم ادب هست بیام و از دوستای بزرگوارم و اونایی که بنده رو میشناسن و با بنده دوست نیستن خداحافظی کنم البته میام دوستای گلم رو ببینم چون با اینکه مجازین ولی برام خیلی با ارزشن. چون ازشون درسای زیادی گرفتم از بلک فیش عزیزم که تو مدت کمی که با ایشون اشنا شدم ...
نام کاربری
رمز عبور