یک آرسنالی
آخ دستم وای دستم!
توسط در تاریخ October 22nd, 2013 در ساعت 05:34 (934 نمایش)
سلام.
فکر کنم این اولین وبلاگیم باشه که این موقع شب مینویسم!
از اول شب که خواستم بخوابم یه درد خفیفی توی استخون دست راستم احساس میکردم. الان که ساعت 5 هست دیگه اون درد خفیفه خیلی بزرگ شده :دی به جان خودم خیلی با دستم مهربون بودم از گل کوچیکتر بهش نگفتم، نه چیز سنگین برداشتم نه رو دستم راه رفتم نه هیچی. مال یه خانم دکتره که باهاش فقط آمپول میزد. رنگ هم نداره، مدل 71.
حدود هر 2 دقیقه یکبار دردش میره رو اوج و دوباره کمتر میشه. ولی لامصب دقیقاً روی آستانه تحمل وامیسته که یدفه خوابم نبره گناه کنم. لعنت به تو شیطون که نمیذاری مومنین بخوابن تا در طول روز سر کلاس چرت بزنن و فراماسونها از این بی حواسیشون استفاده کنن و شیطان رو بیشتر ترویج بدن.
آخ دستم/کفتم/نمیدونم دقیقاً کجام! همون یه جایی طرفای شمال شرقی بدن
یه چند دقیقه ای هم رفتم خودمو بصورت یک‌وری چسبنودم به شوفاژ تا شاید تسکینی باشه، ولی نبود. شاید #ترامادولی چیزی لازمه.
راستی پیدا کردن دکمه اینتر، پ ، بک اسپیس در این لحظات تنگ و تاریک بسیار سخته (همین نوشتن این جمله خودش 3 دیقه طول کشید:دی). حاضرم الان هیژده بار آیه 244 بقره رو بنویسم ولی پ رو تایپ نکنم(دروغ که شاخ و دم نداره مرد حسابی تو همین جمله ت 2 تا پ بود (اه بازم گفتم پ))
[میرود به دستشویی و برمیگردد، درب اتاق را بسته و چراغ را روشن میکند]
یعنی خدا اجداد ادیسون را بیامرزد که برق را اختراع کرد که ما این نصف شبی با دکمه ی پ درگیری فیزیکی پیدا نکنیم. به قول یک نفر، اگر برق اختراع نشده بود الان ما یک "دعای برق" داشتیم که شبها که تاریک میشد میخواندیم تا برق بیاید! وقتی هم نمی آمد میگفتیم حتماً خدا صلاح دیده که برق نفرستد یا با دل پاک دعا را نخوانده ایم و برق فقط برای مخلصان می آید!
ولی کاش یک نفری هم پامیشد یک وسیله ای اختصاصا برای ما اختراع میکرد که ما را بلند میکرد از اینجا میبرد دم یخچال، قرص سیتریزین میداد دستمان و یک لیوان آب هم روش! بخدا نفسم برید از این آبریزش بینی!
خبر خوش: الان که دارم این جمله را مینویسم درد دستم بسیار کمتر شده؛ حالا یا واقعاً کمتر شده یا بخاطر اینکه حواسم پرت شده ، کم شده. بروم افقی بشوم "دعای خواب" را شصت و نه بار بخوانم بلکه گوش شیطان کر 2 ساعت خوابیدیم. احتمالا فردا یکی از کلاسها را بپیچانیم و یکراست برویم پیش دکتر یک دعای خوب برایمان بنویسد شاید فرجی شد فرداشب را راحت خوابیدیم. اگر هم که درست نشد، خب حتماً مشیت الهیست. اندکی صبر میکنیم تا دستمان ورم کند و کپک بزند و سحر نزدیک شود.
وبلاگ را بدون بازبینی ارسال میکنیم. دیدن هرگونه غلط املایی و دستوری و گوشزد نکردن آن، نشانه ی ایمان است.24 پسندیدن
N sadra, Hamzeh_rfj, siavash5, ali_1992_10, Mansour07, IMAN.M2, Kin9et, albert_anishtain, ZzBb, Kasra , chio, foofool, vahidlp, jeminiv, Arman, f_star, ramona97, amir.prs, Milad, black-fish , tannazz, Abolfazl.E, hardihood, heavenlygirl.n6
ارسال مطلب به ایمیل
مشاهده پروفایل
علامت گذاری به عنوان خوانده شده
