You don't mess with arsenal-champion
توسط
در تاریخ June 2nd, 2010 در ساعت 12:39 (602 نمایش)
دیشب تا ساعت 2 شب داشتم Splinter Cell : Conviction بازی میکردم و میخاوستم کارش رو یکسره کنم و تموم بشه.
این مرحله آخر بازی یه مقدار سخته چون آدما قوی میشن و لامذهبا، باید 2 بار به سرشون شلیک کنی تا بمیرن. بنابراین ما توی جنگهای one on one تصمیم گرفتیم که از مشت و لگد استفاده کنیم که هم حالش بیشتره و هم حال بیشتری از طرف گرفته میشه.
حالا اینا هیچ ربطی به چیزی که میخوام بگم نداشت :دی فقط خواستم یه درد دلی کرده باشم :دی
-----------------------
دیشب دیگه داشتم خیلی به آخرای بازی نزدیک میشدم و دیگه خواب هم داشت خیلی به چشمام نزدیک میشد. یهو رسیدم یه جایی از بازی که یه مردک خدانشناس که کنترل یه Machine Gun اتوماتیک رو داشت و وقتی میرفتی جلوی Machine Gun ، تیر بود که میرفت تو فک و شکم Sam Fisher.
اونی هم که پشت کامپیوترش نشسته بود همش فحشای بی ادبی میداد. چند بار بهش گفتم ساکت شه ، نشد. منم غیرتی شدم و تصمیم گرفتم هرطور شده این مردک رو زنده بگیرمش تا بلایی سرش بیارم، مخــــصوص...
با هر بدبختی بود ، با از این ور به اون ور پریدن و کمین کردن و اینا ، خودمون رو از سد Machine Gun گذروندیم و رسیدیم به اون مردک.
"دیگه خیلی دیر شده که اسلحه ت رو در بیاری" ؛ این رو من توی دلم به اون مردک گفتم. و وقتی داشت اسلحه ش رو آماده ی شلیک میکرد ، دستش رو پیچوندم و با یه حرکت، خلع سلاحش کردم و 1 ثانیه بعد ، مردی که همین 2 دیقه پیش داشت بهم فحش بی ادبی میداد حالا دیگه توی بغل من بود!
از قابلیتهای جالب این بازی اینه که میتونی شخصی رو که گرفتی، پرتاب کنی! (و وقتی پرتش کنی،به هرجا اصابت کنه میمیره) من داشتم فکر میکردم که کجا پرتش کنیم که خدا خوشش بیاد و شیطون گریه کنه؟ تو همین افکار بودم که یه لحظه چشمم خورد به Machine Gun (که الان دیگه چون کسی کنترلش نمیکرد ، از کار افتاده بود). حتماً شنیدید که میگن "هرکسی وقتی میمیره ، میره پیش عزیزش"...
"...و آنگاه که Sam وی را هل بداد، آمیخته شدن گوشت با آهن را به چَشم خود دید..."
فایل پیوست 2056 فایل پیوست 2057 فایل پیوست 2058
0 پسندیدن