... یه شعره واسه موندن ؛ دوباره جون میگیره تو خاطرت و تو گم میشی توی دنیای مرده های زنده نما... وقتی یادش و میکنی میگه برو ؛ صبر میکنی ؛ سکوت میکنی و آخرش فریاد میزنی ولی تو هیچ کدوم خلاصه نمیشه ، لحظه ای که وجود عذاب آورش ، زل زده ، غرق تماشات میکنه و با التماس میگی میرم و خودت ...
ویرایششده June 9th, 2011 در 09:13 توسط hamid reza
نام کاربری
رمز عبور