۞ جالب ۞

قدیم ها اگر هوس خوردن کله وپاچه میکردی ،ناچار بودی قبل از طلوع آفتاب خودت را به کله پزی برسانی. انگار وقتی آفتاب طلوع می کرد، خوردن کله وپاچه کراهت داشت ! آدم احساس تنبلی و تن پروری می کرد! نگاه رهگذر ها هم سرزنش آمیز میشد !
نمیدانم! شاید بزرگمهر حکیم، سر سلسله سحرخیزان! هم قبل از رفتن به دربار انوشیروان ،سری به کله پزی محلشان می زد ! به قول نجف زاده بیست وسی ،کله پاچه وجه مشترک همه ما ایرانی هاست! این جمله را در گزارش سفر اخیر رئیس جمهور از او شنیدم.
نجف زاده از ممل آمریکایی موفق تر عمل کرد ! بالاخره پایش به آمریکا رسید! اما خدا پدرش رابیامرزد که چهار تا مخالف سیاسی راهم نشان خلق الله داد! و مشت محکمی زد بر دهان کسانی که میگفتند تلویزیون ایران فرصتی به مخالفان نمی دهد !
باری ، قدیم ها داخل کله پزی از هر دری صحبت میشد. سیاست،فرهنگ،اقتصاد…..درست مثل دانشگاه های امروز!! نکته ای که در کله پزی های آنزمان به چشم میخورد این بود که همیشه چند تا رفتگر به عنوان قشر فقیر جامعه مهمان صاحب مغازه بودند . کسانی که شهر را قبل از اینکه به جنب وجوش بیافتد ،شسته ورفته میکردند .حرف های محکمی هم میشد از دهانشان شنید.
این یک قلم، در دانشگاه های ما وجود ندارد ! خیلی چیز های دیگر هم وجود ندارد. حیف….!

2 پسندیدن

marasiali, ترفندد ‌