سلام. بابت قصه ی این نقاشیم هرچی دلتون خواست... 19 پسندیدن tilva75, arsenal-champion, Arman, Hamzeh_rfj, bato, foofool, Abolfazl.E, badrang, vahidlp, Mansour07, N sadra, mohsen3672, fc-messi, albert_anishtain, yazdan90, ramona97, tannazz, siavash5, intrepid
به به ببین بعد این مدت کی اومده؟ چی چی اورده؟ نقاشی شو.... تفسیرش که سخته... راهنمایی پیلیز... 0 پسندیدن
دنیای توی این تصویر شبیه اون دنیایی هست که "بلندیهای بادگیر" توی ذهن من ایجاد کرده بود. 1 پسندیدن heavenlygirl.n6
من بخش بلاگ رو ترک کرده بودم اما دعوت دوست عزیزم رو نمیشد رد کنم ♥ بابت هنر و ذوقت بهت تبریک میگم نقاشی قشنگیه معلومه از خودت کشیدی یعنی اون چیزی که تو ذهنت بوده رو پیاده کردی من که حوصله نقاشی ندارم قصش عشقولانه باید باشه ئایا اون قبره؟یه استخون بالاشه؟ 0 پسندیدن
به به سلام از اینورا :دی قشنگ کشیدی چه پیشی ملوسی :دی 0 پسندیدن
فضاسازی نقاشیت خیلی خوبه. حس میکنم اصل موضوع مرتبط با اون چیزی هست که داخل زمین هست! شبیه سیبه ولي از ابعادش معلومه سيب نيست :دي 0 پسندیدن
0 پسندیدن
در نگاه اول حس ترس داشتم 0 پسندیدن
تفسیرش که سخته... راهنمایی پیلیز... هرچی خودت بخوای دختر ناز و با نمک و شنگول دنیای توی این تصویر شبیه اون دنیایی هست که "بلندیهای بادگیر" توی ذهن من ایجاد کرده بود. یه روزی میخونمش.خلاصه شو خوندم.قصدم ایجاد یه ذهنیت مث همین بود.خوشحالم.ممنون نقاشی قشنگیه معلومه از خودت کشیدی یعنی اون چیزی که تو ذهنت بوده رو پیاده کردی مرسی اومدی خوشحالم کردی.ممنون بابت لطفت.درسته اون قبره یه سگه.البته تو حیوونارو دوس داری یه وقت از دستم دلخور نشی گلم :دی قشنگ کشیدی چه پیشی ملوسی :دی مرسی.شما چه عجب : ) : ) پیشی نازی اومد تو ذهنم جا خوش کرد.خیلی ممنوووون فضاسازی نقاشیت خیلی خوبه. حس میکنم اصل موضوع مرتبط با اون چیزی هست که داخل زمین هست! شبیه سیبه ولي از ابعادش معلومه سيب نيست :دي مرسی بابت نظرت باتو جونم.قبره سگه .اینم میتونه یه داستان باشه براش.تو خیلی مهربونی.اینو از همین فاصله حس میکنم! آقا میلاد ممنونم در نگاه اول حس ترس داشتم شاید اولین حسی که میخواستم توش پیاده کنم همین ترس بود.مث اینکه موفق شدم ممنونم.ببخشین اگه خوف ناک بود 0 پسندیدن
مرسی اومدی خوشحالم کردی.ممنون بابت لطفت. قربونت عزیزم دیگه دعوت دوست رو که نمیشه رد کرد ♥ درسته اون قبره یه سگه.البته تو حیوونارو دوس داری یه وقت از دستم دلخور نشی گلم :دی نه اتفاقا خوشحالم کردی چون سگه قبر داره همین جوری ننداختیش کنار خیابون :دی شاید اولین حسی که میخواستم توش پیاده کنم همین ترس بود جدی؟ خو من که بیدی نیستم به این بادا بلرزم :دی :P 0 پسندیدن
ننداختیش کنار خیابون :دی به هر جمله ای فک میکردم جز اینخیلی باهوشی. خو من که بیدی نیستم به این بادا بلرزم :دی : توام مث خودمی پس 1 پسندیدن badrang
دل تنگی 0 پسندیدن
دل تنگی ستا ممد عاشق شد رفت:دی 0 پسندیدن
نوشته اصلی توسط tilva75 ستا ممد عاشق شد رفت:دی ها والا بلا 0 پسندیدن
ی دختر و ی پسر ک عاشق هم هستن و سختی های زیادی کشیدن ، انگار ی نفرو ک تو زندگی براشون خیلی کارا و فداکاری کرده رو از دست دادن و الان پس از گذران اون دوران سختی ، جای خالی اون ی نفر رو خیلی حس میکنن و شدیدا دلشون برای اون ی نفر تنگ شده واسه همین میان اینجا و .... (بقیه ماجرا رو از زبان تصویر میبینید دیگه...) 0 پسندیدن
نام کاربری
رمز عبور
دسته بندی های وبلاگ
آخرین بازدیدکنندگان
بایگانی
ارسال مطلب به ایمیل
مشاهده پروفایل
علامت گذاری به عنوان خوانده شده
