کنکوریا ...
توسط
در تاریخ August 3rd, 2014 در ساعت 03:24 (1021 نمایش)
سلام و یکصد و بیست دورود خدمت گل های ترفندستانی
خوبید خوشید ؟!
هه چند ساعت پیش داشتم شام میخوردم که دیدم یکی از بچه ها داره به گوشیم زنگ میزنه ..." یه کسی بود که چند وقتی باهاش حرف نمیزدوم :/ "
گوشیم رو برداشتم و با صدای خسته گفتم " الو ... بله ؟! "
گفته " هه هه هه سلام نتایج کنکور اومدنااااااااا "
گفتم " شوخی میکنی ؟! "
گفت " تو با من قهری اونوخت من به تو زنگ بزنم ... باهات شوخی دارم ؟! "
راستشو بخواید توی عمرم به این خوبی توجیح نشده بودم
بدو بدو بدو بدو رفتم توی سایت ... دیدم عه !!! بعله ... نتایج رو اعلام کردن ... من مطمئن بودم که 11 شدم
بعله با کلی استرس و صلوات و ... وارد شدیم و چشمامو بستم ... به داداشم گفتم : اقراء ، اقراء ...
داداشم گفت ناراحت نباش به خیر گذشته ...
بعله واما هدفم از این وبلاگ این بود که شماها " اگر " حوصله داشتید بیایید از خاطرات شب کنکور و نتایج و ... تعریف کنید و آنها رو برای ما بازگو کنید ... باشد که رستگار شویم
دورود بر شرفتون ... تا درودی دیگر بدرود15 پسندیدن