امد به سرم از انچه میترسیدم
توسط
در تاریخ February 5th, 2013 در ساعت 20:07 (539 نمایش)
دیدین بالاخره از اونچی که میترسیدم به سرم اومد؟؟؟
کارنامه ها رو دادن
از صبح کلا اعصاب خودم رو هم ندارم
بوققققققققق زدم به آیندم
معدلم شد15
الان باخودم میگم کاش بیشتر سعی میکرد
کاش به گذشته بر میگشتم اماتموم شد مهلت تست زندگی
فردا هم خیر سرم تولدم هست اما مگه میشه ادی کرد اخه؟؟؟شما به من بگین میشه؟؟؟
این بلاگ رو زدم بلکه بشه یکم از درد هام رو به دست فراموشی بدم
عزیزی میگفت که نوشتن تمام غم های ادم رو از بین میبره
خوب منم نوشتم
نمیدونم اینده چی میشه؟نمیدونم بالاخره مهندس میشم؟بالاخره جواب زحمت های پدر و مادرم رو پس میدم؟
ای خاک تو سرمن
خاک تو سرم که نتونستم
اینو گفتم که شما سال دومی ها از من عبرت بگیرید و یکم دلداری منطقی بشنوم