توقف زمان+ادویه
توسط
در تاریخ February 16th, 2018 در ساعت 21:39 (5962 نمایش)
با سلام و خدا قوت به همه دوستان
.
خب خیلی وقت هست که وبلاگ باز دوباره مورد بی مهری شدید قرار گرفت پیرو وبلاگ قبلی با عنوان خاموشیم نشان فراموشیم نیست "اینجا"
سری دوم این وبلاگ با عنوان "توقف زمان+ادویه" در حال نوشتن هست
اول از همه تبریک به @حسن پاپی با آروزی سلامتی و موفقیت و خوشبختی در کار و زندگی
به غیر خودم و @jeminiv و @majidhmt دیگه بقیه دوستان زیاد آنلاین نمیشن,خب مطمئناََ فرصتی پیدا نمیشه مهم سلامتیه @Kasra @black-fish @Xx Joker xX @Modernwarfare @Dead Terminator @ZzBb @حدیث-آبان @ترفندد @Abolfazl.E @Hamzeh_rfj @Mansour07
و همه دوستان عزیز
@IMAN.M2 که رفته خدمت سربازی و امیدوارم سلامت باشه و ان شاءالله زودتر برگرده و یکی دیگه از دوستان فکر کنم ابوالفضل که ایشون هم رفته خدمت
غرض اینکه باز هم بگم خاموشی نشان فراموشی نیست
اما نفر اصلی که باید باشه ولی نیست @علی اکبر رائفی پور که تو بعضی از سخنرانی هاشون به ابن عباس گیر میدن که من یه صحبتی هم با ایشون دارم که امیدوارم شنیده بشه (هنوز بلندگوی اینترنتی اختراع نشده)
فکر کنم طرف حساب شما با ابن عباس قضیه پیشنهاد عبدالله بن عباس به حضرت علی باشه که به حضرت فرمود معاویه رو در شام ابقاء کنه تا پایه های حکومت حضرت محکم که شد بعداََ به حساب معاویه رسیدگی کنه که حضرت قبول نکرد.
ابن عباس شاگرد حضرت علی هست و بر کسی پوشیده نیست که بدون شک تابع امیرالمومنین بوده
مانند قضیه ای که خلیفه دوم زمانی که خواست ابن عباس رو به فرمانداری حمص انتخاب کنه گفت می ترسم بعد از مرگ من مردم رو به بجانب خویش دعوت کنی
به نظر من منظور عمر این هست که مردم رو بجانب علی علیه السلام دعوت میکنی
در قضیه حکمیت در جنگ صفین هم که استاد رائفی پور میگه پیشنهاد امام مالک اشتر بود
باید بگم پیشنهاد اول امام ابن عباس بود بعد مالک اشتر
و امام فرمود: «مرا به اندیشه و خِردورزىِ ابو موسى اطمینان نیست. من عبد الله بن عبّاس را براى این کار بر مى گزینم
خود ابن عباس در مناظره با خوارج این مطلب رو بیان میکنه
ابن عبّاس گفت: اى مردم! عمرو بن عاص داورِ ما نبود. پس چرا با وى بر ما استدلال مى کنید؟
امیر مومنان على(علیه السلام) می خواست تا من داورِ او باشم؛ امّا شما از امر او سر باز زدید و گفتید: ما به ابو موسى اشعرى رضایت داده ایم.
بعد از ماجرای ابوموسی و عمروعاص عبدالله ابن عباس به ابوموسی پیشنهاد کرد که بگذار اول عمروعاص صحبت کند که باز ابوموسی اشعری گوش به سخن ابن عباس نداد و اون ماجرا پیش اومد
و اینکه شما در سخنرانی دیگه گفته بودید که زمانی که امام ابن عباس رو برای مناظره با خوارج فرستاد به او گفت:
به وسیله آیات قرآن با خوارج مناظره مکن، زیرا قرآن کتابی است که می توان آیاتش را با احتمالات و توجیهات گوناگون معنی کرد، تو چیزی می گویی و آنها چیز دیگر (و سخن به جایی نمی رسد) ولی با سنت پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ با آنها بحث کن که در برابر آن پاسخی نخواهند یافت
در پاسخ به این هم باید بگم که امام این رو فقط برای ابن عباس نگفت برای ما هم گفته و اینکه ابن عباس توانمندی مناظره رو داشته که امام ایشون رو انتخاب کرده
و اینکه علامه قاضی نورالله شوشتری در کتاب مجالس المومنین صفحه 184 می نویسد:
زمانی که امام ابن عباس رو برای صحبت با طلحه و زبیر فرستاد فرمود:
هر کس که او را پسر عمی باشد مثل ابن عباس بتحقیق که روشن گردانیده خدای تعالی چشم او را
خب فکر کنم همین قدر کافی بود امیدوارم به گوش استاد برسه9 پسندیدن