محرم در آينه 8 سال دفاع مقدس
توسط
در تاریخ December 19th, 2009 در ساعت 03:12 (1437 نمایش)
![]()
![]()
يك رزمنده: 4 شبانهروز زمين را با دست كنديم تا حسينيه برپا كنيم يك رزمنده دفاع مقدس گفت: براي برپايي حسينيه در جبهه امكانات محدود بود و رزمندگان با دستان خود زمين را ميكندند كه بعد از آن دست همه آنها به شدت تاول زده بود، ولي پس از 4 روز، حسينيه آماده شد.
داود احمـدپور در خصوص عزاداريهاي محرم در جبههها افزود: عزاداري براي امام حسين(ع) در جبههها مختص محرم نبود و نسبت به امام حسين(ع)، كربلا، شهداي كربلا و عاشورا در تمام ايام برنامه بود. به خصوص در دهه محرم برنامهها به صورت منظم پيش ميرفت؛ زيارت عاشورا هر روز صبح خوانده ميشد و نوحهخواني و عزاداري مدام برپا ميشد، زيرا اعتقاد رزمندهها بر اين بود كه حيات جبههها بستگي به توسل به شهيد كربلا داشت.
وي به خاطرات ايام محرم در جبهه اشاره كرد و گفت: تنها افتخارم حضور در جبهه كه هنوز هم به آن ميبالم اين بود كه با بچه هيأتيها بودم؛ با بچههايي كه نسبت به مسأله عاشورا و كربلا حساسيت خاصي داشتند، وقتي از جبهه برگشتند، هركجا كه امكان داشت هيأت خود را فعال كردند. به عنوان مثال رزمندگان گردان قمر بنيهاشم (ع) به صورت فعال در تهران بين بچههاي رزمنده فعاليت ميكنند و هيأت مكتب عاشورا در شهرري توسط شهيد محمود ملكي برپا شد.
احمدپور اضافه كرد: روز اول محرم سال 63 در تهران بودم كه يك نوار نوحه جديد تهيه و به سمت مهران حركت كردم. وقتي براي روز دوم به شهر مهران رسيدم شهيد مصطفي ملكي و شهيد علي سنبله كار با تعدادي ديگر از رزمندهها پشت خاكريز نشسته بودند. شهيد مصطفي ملكي ناراحت بود، علت ناراحتي او را جويا شدم. گفت «2 شب از محرم گذشته و من هنوز براي امام حسين (ع) سينهزني نكردهام». در اين هنگام شهيد علي سنبلهكار رو به شهيد مصطفي ملكي كرد و گفت: «اين كه ناراحتي ندارد، اگر دوست داري، براي مراسم سينهزني، حسينيهاي برپا ميكنيم»؛ وقتي اين پيشنهاد را شهيد سنبلهكار داد، بچهها به اتفاق هم با يك يا علي (ع) برخاستند و به يكي از سنگرها رفتند تا آن سنگر كوچك را براي حسينيه آماده كنند.
اين رزمنده دفاع مقدس بيان كرد: در وضعيتي كه ما قرار داشتيم، بلدوزر و لودر نميتوانست به آن قسمت بيايد، زيرا ما پشت خاكريز بوديم و عراقيها در ارتفاعات قرار داشتند و به سنگرهاي ما مسلط بودند؛ ما مجبور بوديم خودمان به كندن زمين و برپايي حسينيه اقدام كنيم. تا اينكه بچههاي رزمنده با دست خالي شروع به كندن زمين كردند. براي برپايي حسينيه در جبهه امكانات محدود بود و رزمندگان با دستان خود زمين را ميكندند كه بعد از آن دست همه آنها به شدت تاول زده بود و طوري اين حسينيه مسقف شد تا بچههاي رزمنده بتوانند ايستاده سينهزني كنند.
وي افزود: ديوارهاي حسينيه را با پتوهاي مشكي سياهپوش كرديم، حميد ترابي خط خوبي داشت و روي كاغذ اشعاري را نوشت و به صورت كتيبه دور سنگر نصب كرد. حدود 4 شبانه روز تلاش كرديم تا حسينيه را براي عزاداري سالار شهيدان برپا كنيم. وقتي سنگر حسينيه به اتمام رسيد به همه رزمندهها اعلام كرديم براي عزاداري، شب به اين سنگر بيايند.
احمدپور ادامه داد: شهيد مهدي هدايتي، شهيد احمد كيايي، رضا پوراحمد، محمد طاهري و مجيد قنبريها از رزمندههاي مداح بودند كه در آنجا حضور داشتند. در حسينيه براي نوحهخواني حاضر ميشدند و وقتي شب فرا ميرسيد، نماز خوانده ميشد و نوحهخواني و سينهزني را برگزار ميكردند.
وي اضافه كرد: در همان موقع شهيد مصطفي ملكي روضه حضرت رقيه (س) را براي بچهها خواند و گفت: «شما با عشق امام حسين (ع) اين حسينيه را برپا كرديد و هيچ اجباري در كار نبود و براي اينكه اينجا جمع شويد و براي امام حسين (ع) سينه بزنيد، دستانتان تاول زده و نميتوانيد سينه بزنيد و ياد كنيد لحظهاي كه دختر سه ساله با پاهاي كوچك و تاولزده خود روي آتش و سنگ راه ميرفت و تازيانه بر سر او ميزدند».
اين رزمنده دفاع مقدس افزود: مراسم عزاداري تا بعد از عاشورا در آن حسينيه برپا شد، بچههاي رزمنده خوشحال بودند كه فضايي وجود دارد كه در آنجا سينهزني و عزاداري كنند؛ براي بچههاي رزمندهاي كه از ما فاصله داشتند و امكان ورود به سنگر حسينيه را نداشتند، هميشه يكي از مداحان در روز به 7 يا 8 سنگر ميرفتند و نوحهخواني ميكردند تا رزمندگان را به عطشي كه نسبت به محرم داشتند، سيراب كنند.
احمدپور خاطرنشان كرد: از آن جمعي كه به عشق حضرت اباعبداللهالحسين(ع) در مهران سينه ميزدند، حدود 12 نفر شهيد شدند. مصطفي ملكي، علي سنبلهكار، مجتبي صفدري، رحيم عزيزي، مجيد قنبريها كه بعد از آن جريان و در ادامه جنگ به فيض عظيم شهادت نايل آمدند و يكي از پرافتخارترين و زيباترين خاطراتي كه در ذهن دارم، قصه اين عزاداري بود كه آن روز در آن جا به خاطرش حسينيه برپا شد.
برگرفته از: گفته های داوود احمـدپور در گفتوگو با خبرنگار فارس
0 پسندیدن