چه علی بی غمی بودم
توسط
در تاریخ November 18th, 2013 در ساعت 06:01 (1150 نمایش)
سپردم شور خویش را
به دریاچه ای نمکین
و لبخند را
به عکس های کودکی م
چه علی بی غمی بودم
آن روزهای دور ِ دور
حالا من م و کنج اتاقی سرد
با آتشی شعله ور
که میسوزانم در آن شعرها را
خط به خط
من م و تلخی های خفته
در دهان ِ پر از سوال ِ ذهن
که یه هیچ پاسخی
دگر شیرین نمیشود
من م و دلهره ی نفهمیدن ها
و گنگ ی اینهمه آمدن و رفتن ها
من م و چراهای بسیار
من م و بهت ی به طعم زهر
به دیواری سپید
که لجوجانه آویزان است
به قاب عکسی خالی از تصویر11 پسندیدن
ZzBb, mohsen3672, foofool, Hamzeh_rfj, Milad, fc-messi, yazdan90, ramona97, chio, tannazz, ali_1992_10