من امسال خیلی دوام آوردم، خیلی جنگیدم، خیلی با خودم کلنجار رفتم تا کم نیاورم و نزنم زیر گریه. من امسال خیلی زمین خوردم، خیلی شکستم و خیلی خودم را بند زدم تا بتوانم روی پا بایستم یا حتی سینهخیز به میدان زندگی بازگردم و ادامه بدهم. من امسال زیاد تنها بودم، زیاد اضطراب داشتم و زیاد غمگین بودم. امسال برای من سال سختی بود، خیلی سخت! هرچند خیلی بیش از طاقتم رنج کشیدم اما همین رنجها و مشکلات بود که ایمان مرا به اینکه خدا هست و میبیند و حواسش هست، قویتر کرد. ????من امسال در مرحلهی کاشت جهانم بودم، با چنگ و دندان زمین را شکافتم و با چه رنجی دانههایی زیر خاک گذاشتم و صبر کردهام که زمستان تمام شود و بهار که رسید، اولین جوانهی تلاشهای بسیارم را ببینم و از شوق، مثل کودکی سرخوشانه بالا و پایین بپرم.???? چه کسی میداند تو کجای جهانت بودی و در کدام نقطه چقدر دست و پا زدی تا غرق نشوی؟ چه کسی میفهمد تو دقیقا با چه چیزی جنگیدی و چقدر از پا در آمدی و چقدر زخمی شدی، در همانحال که ظاهرا خیلی عادی داشتی زندگیات را میکردی!!! ✍✍ @zhilaghafari 0 پسندیدن
نام کاربری
رمز عبور