تبلیغات در ترفندستان

کلیات هاله نورانی

  1. CHRC
    CHRC
    هاله، میدانی از انرژی است (انرژی الكترومغناطیسی و سایر انرژی‌های عالی‌تر) كه همه‌ی موجودات زنده را احاطه كرده است، و به عقیده‌ی بعضی در اطراف همه‌ی ذرات اتمی و موجودات زنده و غیر زنده وجود دارد. برای اطلاع افراد شكاك یا علم‌گرا باید گفت كه ما خوش شانسیم كه در زمانی زندگی میكنیم كه جدیدترین تكنولوژی، ما را قادر به مشاهده و اندازه گیری این میدانهای انرژی میسازد. تكنولوژی ما آنچه را كه عرفا برای قرنها تعلیم میداده‌اند اثبات میكند. ما می‌توانیم هاله‌ی انسانها را از طریق بینایی یا به روشهای دیگر درك و تفسیر كنیم.

    هاله‌های ما همواره در حال تعامل با یكدیگر و محیط اطراف هستند. هر چه این تعامل طولانی‌تر یا كامل‌تر باشد، تأثیر آن بر هاله‌ها بیشتر خواهد بود. به همین علت هاله‌های اعضای خانواده، دوستان قدیمی و زوجهای چندین ساله بسیار مشابه به نظر میرسد.

    انرژی باقیمانده از تعامل‌های هاله‌ای بر اشیاء و مكانها نیز تأثیر میكند و این تأثیر بر آنها نقش میبندد. مثلاً توجه كنید كه خانههای مختلف چه احساسات متفاوتی را در ما بر میانگیزند. هر خانه‌ای بسته به اینكه چه كسانی در آن زندگی میكنند، هاله‌ای مخصوص به خود دارد، و در هر خانه هر اتاقی بسته به اینكه چه كسی در آن زندگی میكند و میخوابد، احساس منحصر به فرد دارد. خانهای كه بیشتر وقتها خالی از سكنه است، خالیتر از خانهای كه سرشار از زندگی روزانه است به نظر میرسد، حتی اگر در حال حاضر در خانه دوم هیچ كس نباشد. چنین خانه‌ای را با اتاق یك هتل مقایسه كنید.

    چنین اتاقی به طور مداوم تحت تأثیر تعامل متغیر و سطحی انرژی‌های متعدد و متفاوت است. ما باقی مانده‌ی انرژی خود را در همه‌ی مكانها به جا میگذاریم. چیزهایی كه ما با آنها تعامل بیشتر یا عمیق‌تری داریم (مانند لباسها، جواهرات، ماشین، تخت خواب، صندلی مورد علاقه، حیوان خانگی، یا اشیاء مورد علاقه) بیشتر و عمیق‌تر تحت تأثیر انرژی‌های ما قرار میگیرند و این تأثیر بر آنها عمیق‌تر نقش میبندد. آنچه افراد در هنگام انجام سایكومتری (روان‌نگری و روان‌سنجی اشیاء) تفسیر میكنند، همین انرژی باقیمانده است. همچنین انرژی باقیمانده از حوادث بسیار سخت و دلخراش است كه باعث میشود مكانی حالت “ روح زده ” پیدا كند، كه نوعی پارگی در ساختار زمان و مكان، یا دریچه‌ای به گذشته است.

    ما نوعی آگاهی قبلی نسبت به هالههای دیگران داریم، اگرچه بیشتر این آگاهی در سطح ناخودآگاه شكل میگیرد. ما بر اثر مجاورت با بعضی افراد دچار احساس تخلیه و فقدان انرژی میشویم، در حالی كه بعضی دیگر به ما انرژی میدهند. ما با بعضی افراد احساس سازگاری و هماهنگی میكنیم، در حالی كه با بعضی دیگر احساس ناسازگاری داریم. هرگاه نوسان انرژی شخصی با ما مشابه یا یكسان باشد، نسبت به او احساس جاذبه میكنیم، اما با كسی كه روی طول موجی كاملاً متفاوت است، راحت نیستیم. زبان ما انعكاس آگاهی ناخودآگاه ما از تعامل انرژی نهفته در پس این تجربه‌ها است.

    وقتی احساس میكنیم كه كسی به ما نگاه میكند ، در واقع از انرژی او كه با ما تعامل انجام میدهد آگاه میشویم. این پدیده برای یك روشن‌بین قابل دیدن است. یكی از اساتید متافیزیك نقل می‌كند كه: من سالها پیش هنگامی كه برای دیدن هالهها شروع به تمرین كرده بودم، نمونه جالبی از این پدیده را تجربه كردم. من منتظر یكی از دوستانم بودم تا با او در یك خانه‌ی بزرگ اشتراكی كه او با حدود یك دوجین دانشجوی دیگر در آن شریك بودند شام بخوریم. در حالی كه با آرامش در آنجا نشسته بودم و اطراف را نگاه میكردم، متوجه مرد جوانی شدم كه وارد اتاق ناهارخوری شد. او به دوست من نگاه كرد كه رویش به سمتی دیگر بود و بشقابش را آماده میكرد. در این هنگام من رشته‌ای از انرژی به رنگ قرمز تیره را مشاهده كردم كه از شبكه‌ی خورشیدی آن مرد خارج شد، عرض اتاق را طی كرد و میدان انرژی دوست من را كاملاً احاطه كرد. همین كه این رشته با هاله‌ی او تماس پیدا كرد، او از حركت باز ایستاد، سپس برگشت و مستقیماً به مرد نگاه كرد، در حالی كه آثار رنجش در چهرهاش دیده میشد. در این لحظه رشته‌ی انرژی ناپدید شد. بعداً كه من آنچه را دیده بودم به دوستم گفتم، او توضیح داد كه آن مرد كسی بود كه به شدت باعث ناراحتی او بود، زیرا همواره او را آزار میداد. در آن هنگام بود كه من توانستم آنچه را كه شاهد بودم آگاهانه جمع بندی كنم. آن مرد در حال خیال پردازی درباره‌ی دوست من بود، و من این خیال پردازی و واكنش دوستم را در سطح ناخودآگاه مشاهده كرده بودم. او به سادگی احساس كرده بود كه كسی به او نگاه میكند و احساس ناراحتی كرده بود، در حالی كه علت آن را آگاهانه نمیدانست، تا وقتی كه برگشته، آن مرد را دیده بود.

    همچنین او نقل می‌كند كه: اولین هاله‌ای كه مشاهده كردم، هاله‌ی یكی از استاتیدم در دانشگاه میشیگان بود. من برای دیدن هاله‌ها سعی نكردم، بلكه این پدیده به صورت اتفاقی برایم رخ داد. من در حالی كه خیلی خسته بودم در یك سالن كنفرانس بزرگ نشسته بودم، روبرویم چند نفر از دانشجویان ظاهراً در خوابی راحت بودند. من در حالت نیمه خلسه بودم، آرام و سبكبال. همچنان كه توجهم بین درون و بیرون سرگردان بود، درخششی به رنگ زرد طلایی در اطراف سر استادم شروع به پدید آمدن كرد. هنگامی كه او به طرف جلو به سوی میكروفون حركت می‌كرد و در نور اتاق قرار میگرفت، دیدن این درخشش مشكل‌تر میشد، اما وقتی او به طرف عقب حركت میكرد و از روشنایی خارج میشد درخشش باز پدیدار میشد. وقتی كمی تمركز بینائیم را تغییر دادم، درخشش، روشن‌تر، بزرگتر و واضح‌تر شد. شگفت زده شده بودم.

    من كه آن زمان اطلاعات چندانی درباره‌ی هاله نداشتم، نمیدانستم كه آیا آنچه میدیدم هاله بود یا نه. سپس شروع به نگاه كردن به اطراف سالن كم نور كردم، و از مشاهده‌ی هاله‌های اطراف سرهای دانشجویان متحیر شدم.
    این تجربه را به این دلیل برای شما بازگو كردم كه بعضی از اجزای كلیدی شرایط ایده‌آل برای درك هاله‌ها را مشخص میكند: 1-

    من در حالت مدی‌تیشن (آرامش و سكوت كامل ذهن) قرار داشتم، و بسیاری از تجربه‌های جالب روحی و معنوی در حالت مدی‌تیشن كسب شده‌اند. مدی‌تیشن تكنیك مهمی است كه در تمام جهان برای تكامل روحی و معنوی تجویز میشود. هنگامی كه شخص گفتگوی بی وقفه‌ی ذهن آگاه را متوقف میكند، زمزمه‌ها و انرژی‌های ظریف قابل درك میشوند.
    2- استاد، موضوع ادیان شرقی را تدریس میكرد. نكتهای كه من در آن زمان به آن توجه نكرده بودم، این است كه او بدون شك سالها وقت، صرف مدی‌تیشن و تمرین معنوی كرده بود. هر چه شخصی سالم‌تر و از لحاظ معنوی تكامل یافته‌تر باشد، هاله‌ی او بزرگتر و روشن‌تر خواهد بود. به همین دلیل است كه تصویر مسیح، قدیسان و سایر افراد پارسا در طول تاریخ با هالههایی در اطراف سرشان نقاشی شده است. هاله‌های آنها چنان روشن بوده است كه به آسانی توسط هنرمندان و احتمالاً همه‌ی مردم درك میشده است. 3- من در آرامشی عمیق بودم. ذهن من خالی و آزاد بود و چشمانم روی نقطه‌ی خاصی متمركز نبودند. این حالت نیمه خلسه بسیار مهم است، مخصوصاً در هنگام یادگیری مشاهده‌ی هاله‌ها. 4-

    استاد من در حال صحبت برای گروه بزرگی از مردم بود. احساسی كه یك شخص هنگام صحبت كردن در برابر یك جمعیت شنونده تجربه میكند (چه شادی بخش و چه وحشت زا) تا حدود زیادی از انرژی عظیم روحی / هاله‌ای منشاء میگیرد، كه از طرف جمعیت به واسطه‌ی توجه آنها به طرف گوینده جریان پیدا میكند. این جریان انرژی، انرژی یا هاله‌ی گوینده را به شدت تقویت میكند. آسان ترین هالهها برای دیدن، هاله افرادی است كه در برابر یك گروه به تدریس، اجرای نقش یا صحبت مشغولند. اگر شخص در حال تدریس یك موضوع معنوی باشد مقدار انرژی قابل مشاهده، شگفت آور است. جالب ترین جلوه‌های هاله‌ای را، من هنگام تماشای ورود انرژی متافیزیك به بدن یك مدیوم (فرد واسط بین زندگان و مردگان) مشاهده كرده‌ام. من عملاً وقوع این پدیده را دیده‌ام (هر چند در این مورد كمی مشكوكم، زیرا تجربه‌های خود من در زمینه‌ی ارتباط روحی، متفاوت بوده‌اند). من یك مدیوم را هم دیدهام كه میگوید این پدیده عملاً رخ میدهد و او لاعات را از روحی خارج از بدن خود، یا از “ خود برتر ” خود دریافت میكند. مشاهده‌ی چنین حالتی خیره كننده است.
    0 پسندیدن
  2. CHRC
    CHRC
    بحث سیاسی نکنیم بهتره .
    0 پسندیدن
  3. پاپون
    پاپون
    هاله میدای از انژی است که احمدی نژاد خوب میبیندش
    ..درسته..چشم دیگه بحث سیاسی نمیکنیم .ولی این خیلی باحال بود..
    0 پسندیدن
نمایش نتایج: از 1 به 3 از 3

اکنون ساعت 17:09 برپایه‌ی ساعت جهانی (GMT +3.5) می‌باشد.

تبلیغات متنی

عضویت در خبرنامه

با عضویت در خبرنامه‌ی سایت، جدیدترین ترفندها، نقد و بررسی‌ها و مطالب مدرسه فناوری به طور خودکار به ایمیل شما ارسال می‌شود. بعد از کلیک بر روی دکمه‌ی «مشترک شوید»، بایستی کد داخل تصویر را وارد کرده، سپس به صندوق ایمیل خود مراجعه کنید و روی لینک تأیید کلیک کنید تا اشتراک شما نهایی شود.

کلیه حقوق مادی و معنوی متعلق به وب سایت ترفندستان است. برداشت مطالب و تصاویر تنها با ذکر نام ترفندستان مجاز است.