آنقَدَر وسوسه دارم بنویسم که نگو…
تو کجایی پدرم…؟!
آنقَدَر حسرت دیدار تو دارم که نگو…
بسکه دلتنگ تو ام ،از سر شب تا حالا…
آنقَدَر بوسه به تصویر تو دادم که نگو…
جانِ من حرف بزن!
امر بفرما پدرم.
آنقَدَر گوش به فرمان تو هستم که نگو…
کوچه پس کوچه ی این0 پسندیدن
بگذار هر ثانیه ، حالِ تو خوب باشد .
بگذار رفتنی ها بروند و ماندنی ها بمانند .
تو لبخندت را بزن ، انگار نه انگار ...
حالِ خوبِ خودت را به هیچ اتفاق و شرایط و شخصی گره نزن !
بی واسطه خوب باش ، بی واسطه شادی کن و بی واسطه بخند ...
شک نکن ؛
تو که خوب باشی ؛ همه چیز خوب می شود .0 پسندیدن
عطر يك مايع خطرناك است. توى شيشه هاى فانتزى خوش رنگ فقط يك كار ميكند، گولت ميزند.عطر ها حتى از سيانور و مرگ موش و آب و آهك خطرناك ترند. كافيست يك بار توى يك خاطره مشترك آنرا به گردنت پاشيده باشى. و روز ديگرى جايى كه اصلا توان يادآورى خاطراتت را ندارى دوباره چند قطره اش زير بينى ات0 پسندیدن
روزهاي سخت را ميگذرانيم تا به بيهودگي عادت نكنيم حال آنكه بيهودگي همان روزهايي است كه در گذرانده ايم! و شايد به دنبال نوري در پستوي خاك خوردگي هاي ذهنم سرگردانم تا بيهودگي را پايان دهم.0 پسندیدن
ایـن روزهـا صـورت ِدلـمـان زَرد اسـت از دَرد و
سُـرخـی ِ رویـمـان از زَخـم
چقَـدر بینـایـد آدمیـآن بـه رویـمـان
و چقـدر نـابیـناینـد بـه قـَلبهـامـان
چـه بـی هـَوا برایشـان مـی خَندیـم
و چـه خـوب هـوا بَـرِشـان مـی دارد ڪـِه شآدیـم .0 پسندیدن